| آیا جایزه بازار موازی شاخص مناسبی از میزان ناترازی نرخ ارز تعادلی بلندمدت در اقتصاد ایران است؟ |
| کد مقاله : 1013-IMB |
| نویسندگان |
|
مسعود بیرمی *1، رحمان سعادت2، مجید مداح3، امیرحسین مزینی4 1دانشگاه سمنان 2دانشیار، گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران. 3استاد، گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران. 4دانشیار، گروه پژوهشی اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. |
| چکیده مقاله |
| اتخاذ سیاست ارزی مناسب در اقتصادهای با بازار موازی ارز از مسائل مهم و پیچیده است. دو نظر متفاوت درخصوص مناسب بودن و یا نبودن جایزه بازار موازی بهعنوان شاخص میزان ناترازی نرخ ارز وجود دارد؛ اگر جایزه بازار موازی شاخص مناسبی از ناترازی باشد، نرخ موازی، نرخ تسویهکننده بازار ارز تلقی گردیده و بانک مرکزی میبایست هدف کاهش جایزه بازار موازی از طریق همگرایی نرخ رسمی و موازی را دنبال کند و اگر شاخص مناسبی نباشد؛ بانک مرکزی باید هدف کاهش ناترازی را دنبال و مداخلات را محدود به کنترل نوسانات شدید نماید و از هدر رفت ذخایر ارزی و کاهش قدرت مداخله در آینده جلوگیری نماید. در این مقاله این موضوع با استفاده از رویکردی ترکیبی از دو دیدگاه کلان «اقتصادی» و دیدگاه «مالی»، مدل چرخشی مارکوف بر اساس رویکرد نرخ ارز تعادلی رفتاری با درنظرگرفتن متغیرهای بنیادی و متغیرهای کوتاهمدت پولی، مالی و انتظاری نظیر جایزه بازارهای موازی و سایه برای دوره ۴؛۱۴۰۰- ۱؛۱۳۸۰ طراحی گردید. نتایج مدلهای تجربی برای ادوار با ثبات نسبی معنیداری متغیرهای بنیادی، جایزه بازار موازی و عدم معنیداری متغیر مالی-انتظاری را و برای ادوار نوسانی، معنیداری متغیر مالی-انتظاری علاوهبر متغیرهای بنیادی و جایزه بازار موازی را نشان میدهد. نتایج همچنین جایزه بازار موازی را شاخص مناسبی برای میزان ناترازی در اقتصاد ایران نشان نمیدهد. این مقاله با درنظرگرفتن رویکرد ترکیبی نوآور و به ادبیات نرخ ارز تعادلی در اقتصادهای با بازار موازی و به شناخت عوامل موثر بر نرخ ارز حقیقی تعادلی بلندمدت در رژیمهای مختلف و اتخاذ سیاست ارزی کمک مینماید. |
| کلیدواژه ها |
| جایزه بازار موازی، جایزه بازار سایه، مداخله در بازار ارز، ناترازی نرخ ارز حقیقی، نرخ ارز تعادلی بلندمدت. |
| وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |