ناترازی اجتماعی وپدیدهNEET: تحلیل جامعه‌شناختی برفرسایش سرمایه انسانی
کد مقاله : 1060-IMB
نویسندگان
حمید مستخدمین حسینی *1، حسین تبیانیان2
1مدرس سازمان مدیریت صنعتی .ایران.سمنان رئیس اداره کارآفرینی تعاون کار و رفاه اجتماعی استان سمنان
2استادیار گروه حسابداری ،دانشگاه پیام نور،تهران ،ایران
چکیده مقاله
این پژوهش با اتخاذ روش تحقیق مروری انتقادی، به کاوش و تبیین ماهیت چندوجهی ناترازی اجتماعی در بستر نظام‌های توسعه‌ای مدرن می‌پردازد. استدلال اصلی این مقاله بر آن است که رویکردهای تقلیل‌گرایانه اقتصادی در تبیین این پدیده، در مواجهه با چالش‌های ساختاری جامعه ناکام خواهند بود. تمرکز محوری این تحلیل بر اثبات ناترازی اجتماعی به عنوان ریشه بنیادین پدیده NEET استوار است و این امر از منظر سه چارچوب نظری کلیدی تبیین می‌شود: فرسایش سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی جوانان (بر اساس نظریه بوردیو) که دسترسی به فرصت‌ها را محدود می‌سازد؛ احساس محرومیت نسبی (بر اساس نظریه تد گر) که شکاف میان انتظارات مشروع و واقعیت‌های ساختاری را برجسته می‌کند؛ و نهایتاً، فشار ساختاری (بر اساس نظریه مرتون) که عدم انطباق بین اهداف فرهنگی نظام (مانند موفقیت اقتصادی) و مسیرهای نهادی مشروع برای دستیابی به آن‌ها را نشان می‌دهد. یافته‌های این مرور نشان می‌دهند که پدیده NEET صرفاً یک مسئله بیکاری نیست، بلکه محصول مستقیم عدم انطباق عمیق میان ساختارهای نهادی-اجتماعی و ظرفیت‌های نسل جوان است که منجر به فرسایش سرمایه انسانی می‌شود. این نیروی کار غیرفعال، از طریق افزایش فشار بر منابع عمومی و کاهش بهره‌وری بلندمدت، خود به عاملی بازتولیدکننده ناترازی‌های اقتصادی تبدیل می‌گردد. نتایج این مرور انتقادی تأکید دارند که مداخله مؤثر و پایدار، نیازمند گذار از راهکارهای صرفاً اقتصادی به رویکردی جامع است که شکاف‌های طبقاتی، آموزشی و فرهنگی زمینه‌ساز ناترازی اجتماعی را مستقیماً هدف قرار دهد.
کلیدواژه ها
ناترازی اجتماعی، NEET، سرمایه انسانی، توسعه پایدار، نیروی کار غیرفعال
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی